Wednesday, March 4, 2015

وه وزش تنومند بال ها


خواب         مرا می دید با چشم های تو
 راه با کت و کلاه از پشت سرم می آمد ُ
سردم بود      
سربالایی سردتر و سردتر  
 تا تو چقدر برف می بارید.

چشم هایم را اگر باز می کردم آفتاب با سر و روی خاکی از شاخه ی درخت می پرید توُو
مثل خودت    پررو و وحشی.

 - روی میز مربا  روزنامه  و نسترن های بی حیا
 اتاق           له و لُورده از دست و بوسه و صدا
به خودت بیایی
 دست به دست می رویم تا پاهای ِ گلی ِ این
تا خیال ِ قشنگ آن.

 بوی صبحِ چشم ها
 آسمان چقدر براق
شکوفه های خیس درخت ها .

با دست های تو چشم هایِ حالا را می بینم
با نفس های تو صدای کوچه هایِ دماوند
برف چه شاد در خونم می بارد.



 
شیدا محمدی

یکشنبه 2 آگوست 2009 ,Santa Rosa

شعر "وه وزش تنومن بال ها" در سوم مارچ در سایت ایرون دات کام به سردبیری جهانشاه جاوید منتشر شده است.م

No comments: