Tuesday, October 19, 2010

شاعری هویتی دگرگونه

در شعرهای شیدا محمدی چندان خبری از ترکیب­ های آشنا و شناخته شده­ ی زبانی و معنایی نیست وفضای حاکم بر شعرها اکثرا فضایی آشنازداست. زبان ریتم درونی و موسیقی اختصاصی خودش را پیدا کرده است و تصاویر منحصر به فرد او جهانی نو و مختص به خود می­ آفرینند ، و این طبیعتا میسر نمی­ شود جز با دگرگون کردن جهان بیرونی از طریق تخیل و آفرینش.

نکته­ های فوق کلیاتی هستند که در تعریف می­ گنجند. اما آیا می­ توان قوانین و تعاریفی را ساخت یا پیدا کرد که بتواند شعر خوب را از بد تشخیص دهد؟ مثلا اگر شعری از زبان اختصاصی و خلاق برخوردار باشد و یا تصاویری پر قدرت داشته باشد لزوما شعری قوی است؟ تجربه­ ی خوانش من می­ گوید که گاه تمام مختصات تعریف شده از یک شعر خوب می­ تواند در یک شعر جمع شود ، اما آن شعر هنوز کمال زیباشناسی خودش را پیدا نکرده باشد و گاه کاملا بر عکس. هر شعر خود این ظرفیت را دارد که دنیای اختصاصی خودش را بیافریند و سوال­ های ظریف­تر و درونی­تری را شکل دهد. برای رساندن منظورم دو نمونه ی زیر را مطرح می­ کنم:

................

..................

تخت آشفته، ملافه واژگون

و عشقبازی ناتمام باران و برگ

در نسیم روز

یادگار آن جمعه­ ی مغشوش بود (عکس فوری عشقبازی ، صفحه­ ی 7)

....

شاعری هویتی دگرگونه ، نقدی بر کتاب عکس فوری عشقبازی نوشته فریبا صدیقیم نویسنده و شاعر مقیم لس انجلس. متن کامل این متن را می توانید در رندان شماره اکتبر 2010 بخوانید.


سیاه یعنی کلاغ همسایه!


حالا

سی بار از روی این آسمان بنویس


تا ماه بر آید!



همچنین
دو شعر "بوسه" و "سیاه یعنی کلاغ" به انتخاب صمصام کشفی- شاعر، در گلستانه شماره‌ی ۴۹۹ ـ جمعه ۲۳ مهر ۱۳۸۹که نام صفحه شعر روزنامه ایرانیان به دبیری اوست در واشنگتن دی سی، از کتاب عکس فوری عشقبازی را بخوانید.

3 comments:

سیاووش said...

خوانده بودم نفد را به نظر ام رسید چیزی از تاکید روی زنانگی در شعرات کم بود در آن.
طراحی که می آموختم آموزگارم کفت دو سبک کار بیشتر نیست : سبک بد و سبک خوب
من آنجه شما می نویسید را دوست دارم کم و بیش
برای من خوب است زمان و زمانه را نمی دانم
شاد باشید

سکوت قدیمی said...

راه میروم ومی رسم به دفتر بسته !

Dotted Line said...

Simply amazing...