Sunday, April 12, 2015

یواش های قرمز | Naakojaa.com

یواش های قرمز | Naakojaa.com

گرچه تی اس الیوت گفته است "آپریل ستمگرترین ماه هاست" اما این بهار برای من شادترین ماه ها بود. بهتشی بود در اردی بهشت. سفر به شهرهای جادویی سپس تولد "یواش های قرمز" پس از چندین سال وقفه و عدم عبوراز مرزهای بی مجور وطن و هبوط به "ناکجا" در ابدیتی ممکن.م
 وقتی "در کوچه های ماهوتی" نامزد جایزه شعر خورشید شد در بخش کتاب های منتشر نشده، من هنوز در "خانه نویسنده" مریلند بودم(2010. همان وقت ها انتشارات مروارید پیشنهاد انتشار کتاب را داد، درست پس از وقایع انتخابات 1388. اگرچه می دانستم با وجود شور و اشتیاق تغییر و تحول در ایران بخصوص در حوزه نشر کتاب نام من از مرز  سانسور نمی گذرد، اما مهر و امید آقای حسن زاده مدیر انتشارات مروارید مرا واداشت تا این رویا را ماه ها با خود نگه دارم. تا دوباره و دوباره دیوار و دیوار و دیوار. م 
 وسوسه انتخاب کلمات، آهنگ درونی آواها، صداها، ایماها چون وسواس گزیدن ناشری بود ورای مرزهای ایران که شعر و مخاطب شعر را بشناسد و بشناساند و این همه از مرکز زندگی من (کالیفرنیا) دور و دورگزین بود. اگرچه دیرکرد نشر"ناکجا"چون سکوت و وقفه های عاشقی بود اما این بهار در پراگ "خواست و خاطره ها را به هم آمیخت" و "یواش های قرمز" حرف های ناگفته ی چهل تا سال شد. م
این کتاب را می توانید یواش چون عاشقی هایمان بخوانید در گوش معشوق و او در گوش عاشقی دیگر تا...تا باد چنین بادا:م

اینجا
از همین شمعدانی های روبرو
طوفان آمد و
همه گل کاغذی ها را برد.م


No comments: