و تنم قوس می آید وُ کِش
کش می کشد در ایوان و می پرد
می پرد از سر دیوار وُ زل
زل می زند به پنجر ه ی روبرو
کش می کشد در ایوان و می پرد
می پرد از سر دیوار وُ زل
زل می زند به پنجر ه ی روبرو
تا بلیسد دهانم را گربه ی ِ سیاهُ
و سفید
بو
کند
پستانم را
و سفید
بو
کند
پستانم را
موهایم را چنگ بزند تا
باز پنجول هایم بزند تا
و بهار سوت بکشد سرت از خیسی لبهایم
باز پنجول هایم بزند تا
و بهار سوت بکشد سرت از خیسی لبهایم
که هی قرمز
که مِی قرمز
که هی قرمز
که مِی قرمز
که هی قرمز
و تنم کش بیاید از تنهایی
آ آ آ آ خ دلم !
دلم
دلم کبودی می خواهد
که بلیسی ساق ِ سیاه ِ شلوارم را
ام را
که بلیسی ساق ِ سیاه ِ شلوارم را
ام را
تاریکی ام را
آیینه ام را
شانه ام فیروزه ام عقیق ام را
دایره ام زنگوله ام خرمهره ام را
آیینه ام را
شانه ام فیروزه ام عقیق ام را
دایره ام زنگوله ام خرمهره ام را
توباره دوباره دوباره
دوباره دوباره
آ آ آ آ آ خ !
گربه ی ِ سفیدی بپرم درررررر دست های
گِلی تو
با دست های شفاف .
با دست های شفاف .
شیدا محمدی
شعر ماه ملنگ از مجموعه یواش های قرمز منتشر شده در سایت ایرون دات.کام/ جهانشاه جاوید عزیز
این عکس را از صفحه آذر نعیمیان برداشته ام و نام عکاس را نمی دانم.ک
No comments:
Post a Comment