Sunday, June 17, 2012


Photo by Sheida Mohamadi, Part of my room

 
وه که جدا نمی شود نقش تو از خیال من 
تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال من
ناله ی زیر و زار من زارتر از هر زمان
بس که به هجر می دهد عشق تو گوشمال من
نور ستارگان ستد روی چو آفتاب تو
دست نمای خلق شد قامت چو هلال من 
پرتو نور روی تو هر نفسی به هر کسی
می رسد و نمی رسد نوبت اتصال من
خاطر تو به خون من رغبت اگر چنین کند
هم به مراد دل رسد خاطر بد سگال من
بر گذری و ننگری  باز نگر که بگذرد
فقر من و غنای تو جور تو و احتمال من
چرخ شنید ناله ام گفت منال سعدیا
کآه تو تیره می کند آینه ی جمال من 

سعدی شیرازی

No comments: