شیدا جان مصاحبه خیلی خوب و جامعی بود من شخصا طرفدار شعرهای اینگونه نیستم ولی برای هر کس که قلم به دست می گیرد و احساساتش را می نویسد ارزش قائلم به خصوص اینکه زن باشد فقط همانطور که در کامت قبلی کفتم شعرهات برای من نامفهوم است و ارتباط برقرار کردن با آنها برایم بسیار دشوار است. ایا تو تجربه های شخصی و دیده هایت را می نویسی و یا اینکه بیشتر تخیلی کار می کنی؟ چون احساس می کنم بسیاری از داستانها و دیالوگهای شعرهایت در دنیای واقعی اتفاق نمی افتند و گاه نیز دردها را با ساده نگری به تصویر می کشی موفق باشی
Sheida Mohamadi is a Poet, writer, Scholar, and Journalist. She graduated with a Master of Science in Communication at Purdue University. Also, Sheida graduated in Persian Language and Literature at the University of Tehran. Sheida is the first Poet in Residence at the Jordan Center for Persian Studies at the University of California, Irvine for 2015-2017. Also, she was a Poet in Residence at the University of Maryland in 2010. Sheida has been a member of Pen Center USA since 2010. She published six books and one audiobook. Her Poems have been translated into different languages, including English, French, Arabic, Czech, German, Turkish, Kurdish, and Swedish. She also edited and wrote for the women’s page (Safheh-ye Zanan) of the Iran newspaper in 2002-2003 and at Farhangestan-e Honar Monthly Review in 2003, both in Tehran, Iran.
شیدا محمدی، شاعر، نویسنده، پژوهش گر زبان و ادبیات فارسی و روزنامه نگار زاده تهران است. او فارغ التحصیل «زبان و ادبیات فارسی» و همچنین کارشناسی ارشد در رشته «علوم ارتباطات» از دانشگاه.
Purdue
می باشد.
او شاعر مهمان دانشگاه یو.سی.ارواین کالیفرنیا از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷ و دانشگاه مریلند در سال ۲۰۱۰ بوده است. او صاحب شش کتاب و یک کتاب صوتی است
12 comments:
روزهای خوبی برایت آرزو می کنم رفیق جان
afarin sheida jan, mosahebeh khoobi bood, matalebeh jalebi ra bayan kardi, omidvaram VOA bishtar be barnamehayeh farhangi va adabi bepardazeh, movafagh bashi
شیدا جان
مصاحبه خیلی خوب و جامعی بود
من شخصا طرفدار شعرهای اینگونه نیستم ولی برای هر کس که قلم به دست می گیرد و احساساتش را می نویسد ارزش قائلم به خصوص اینکه زن باشد
فقط همانطور که در کامت قبلی کفتم شعرهات برای من نامفهوم است و ارتباط برقرار کردن با آنها برایم بسیار دشوار است. ایا تو تجربه های شخصی و دیده هایت را می نویسی و یا اینکه بیشتر تخیلی کار می کنی؟ چون احساس می کنم بسیاری از داستانها و دیالوگهای شعرهایت در دنیای واقعی اتفاق نمی افتند و گاه نیز دردها را با ساده نگری به تصویر می کشی
موفق باشی
شیدا جا بالاخره مصاحبه رو دیدم و چقدر حرف هات آشنا بودند و نزدیک .انگار حس های غربت برای همه ی هم شبیه به هم است.مرسی
sadeghaneh sohbat kardi va matalebet be del neshahst, sabzo aftabi bashi aziz
برای تشیع جنازه ام دعوت شده اید
کارت دعوت لای استخوانهای قفسه سینه ام جا ماند
تا جوهر سرخ برای نوشتن کتاب آخر داشته باشم
صدای کوچه را فقط دیوار ها می فهمند
دست بکش
می بینی ؟
سردشان شده دارند می لرزند
-------------------
شیدا جان
به روزم
منتظر حضور ارزشمند و نقدتان هستم
باید برگردی
باید برگردی
خودکارم را فروخته ام و گلوله گلوله گلوله
حالا کلانش دارم
و این یعنی باید تاریخ خودمان را بنویسیم
لعنت به ستاره های سرخ
وجه تحقیرآمیز چادر
http://hejab-diary.blogfa.com
سلام شیدای عزیزم / همه جوره میخوانم و می شنوم تو را و شعر هایت را و کمال و حرکت رو به بالایت را/نقطه نظر هایت شنیدنی ست و سپاس
تحليل « بازگشت ناپذير » اثر گاسپار نوئه
ولنتاین مبارک شیدای زیبا
Post a Comment